موضوع 👈 پاییز
آرام آرام ثانیه ها میگذرند ، ساعت ها میگذرند ،ماه ها میگذزند و فصول قدم در کوچه سال میگذارند و مثل همیشه به درختانش جان میبخشد ،به دیوار ها رنگ میبخشد و میگذرندو میروند ،تا اینکه به پاییز میرسند ،اما انگار پاییز دل به چیزی میدهد هر سال ،دلبندش میشود و به دل کندن که میرسد ،به یلدا که میرسد انگار که نمیخواهد برود ،تمام توانش را میگذارد تا دقیقه ای بیشتر درکوچه های سال پرسه بزند و دل ببندد ،درکو چه های سال به هنگام پاییز ،برگ ها حال و هوایی دارند وصف نشدنی .،گاه بی رنگ ،گاه زرد ،گاه قرمز ،انگار تب و تابی دارند ،انگار در دلشان چیزی میجنبد ، انگار در وجودشان حسی جان می گیرد ،حسی برگرفته از قلب لبریز از احساس پاییز به بافتشان که بنگری ، موجی از هیجان را احساس میکنی ،هیجانی ،به شوق رسیدن کسی ،آمدن خبری ،دیدن نشانه ای و شاید شنیدن صدایی ،بی قرارانه برگ هارا به پرواز وا میدارد ،که جدا شوند ، که اوج بگیرند ،که باد دستشان را بگیرد و ببردشان به کوچه باغ عشق . برگ هارا ببین ، برگ های خزان دیده ، همانند کودکی در آغوش درخت دل میسپارند به نجوای آرامش بخش پاییز ،بببین که چگونه غرق لا